در افغانستان ، در تجارت پررونق کلیه ، طعمه فقرا است

[ad_1]

هرات ، افغانستان – در میان شلوغی متکدیان و بیماران در خارج از بیمارستان شلوغ در اینجا ، فروشندگان و خریدارانی هستند که نگاه های محتاطانه ای به یکدیگر می اندازند: فقرا به دنبال پول برای اعضای حیاتی خود هستند ، و بیماران جدی یا جانشینان آنها به دنبال خرید.

تجارت غیرقانونی کلیه در شهر هرات غربی در حال رونق است ، که به دلیل دامن زدن به فقیرنشین ، فقر و جنگ مداوم ، یک بیمارستان کارآفرینی که به عنوان اولین مرکز پیوند کلیه در کشور شناخته می شود ، و کارمندان و پزشکان که چشم خود را از قاچاق اعضای بدن می بندند ، دامن می زند. .

در افغانستان ، مانند اکثر کشورها ، خرید و فروش اعضای بدن و همچنین کاشت اعضای خریداری شده توسط پزشکان غیرقانونی است. اما این عمل همچنان یک مشکل جهانی است ، به ویژه برای کلیه ها ، زیرا بیشتر اهدا کنندگان می توانند تنها با یک زندگی کنند.

احمد زین فکیری ، معلمی که در جستجوی کلیه برای پدر بیمار سخت خود در مقابل بیمارستان لاکمان حکیم بود ، گفت: “این افراد به پول نیاز دارند.” کشاورز جوان ، والیم احمد ، 21 ساله ، که نام بازار کلیه را شنیده بود و پس از شکست محصول خود در تلاش بود آن را بفروشد ، با نگرانی مورد توجه قرار گرفت.

عواقب آن برای او ناگوار خواهد بود. برای فروشندگان فقیر کلیه که در آپارتمانهای خنک و بدون نور هرات با رنگ پوست و کف بتونی بهبود می یابند ، موقتاً از بدهی روغنی رها شده اما بسیار ضعیف برای کار است ، از درد و توانایی پرداخت دارو ، معامله دروازه ای برای بدبختی جدید است. در یکی از این خانه ها ، نصف گونی آرد و یک کاسه متوسط ​​برنج تنها غذای هفته گذشته یک خانواده هشت نفره بود.

برای بیمارستان Loqman حکim ، پیوندها تجارت بزرگی هستند. مقامات مباهات می کنند که بیش از 1000 پیوند کلیه در 5 سال انجام داده اند و بیماران را از سراسر افغانستان و دیاسپورای جهانی افغانستان جذب کرده اند. او عملیات زیرزمینی سودآور را با هزینه بیستم این روشها در ایالات متحده ارائه می دهد ، شهری با اندام تازه تازه و بی پایان.

مسعود گافوری ، مدیر ارشد مالی ، در پاسخ به این س ifال که آیا بیمارستان از عمل جراحی درآمد خوبی کسب کرده است ، گفت: “شما می توانید چنین بگویید.”

این بیمارستان برداشتن ، پیوند و بهبودی اولیه هر دو بیمار را بدون پرسیدن س bothال انجام می دهد. فروشندگان می گویند هزینه بیمارستان آنها به عهده خریداران است و پس از چند روز در بخش بهبودی آنها را به خانه می فرستند.

پزشکان می گویند که چگونگی پذیرفتن پزشک از موافقت اهداکننده با این روش برای بیمارستان مشکلی ندارد.

دکتر فرید احمد ایاز ، پزشک بیمارستان که در کارت ویزیت وی نوشته شده است “بنیانگذار پیوند کلیه در افغانستان” گفت: “این کار ما نیست.”

دکتر ایاز در ابتدا ادعا کرد که بیش از ده نفر از ساکنان فقیر هرات وقتی به تایمز گفتند کلیه های خود را به پول می فروشند ، دروغ گفتند. او بعداً اعتراف كرد كه “شايد” نيستند. مصاحبه با سایر مقامات بهداشتی در اینجا همان قوس را دنبال می کند: امتناع های اولیه و به دنبال آن اعترافات تیره و تار.

داکتر مهدی حدید ، عضو شورای ولایتی هرات گفت: “در افغانستان ، همه چیز به جز زندگی انسانی ارزش دارد.”

حساب فروش اعضای بدن به دهه 1980 در هند برمی گردد ، طبق اعلام سازمان مللو امروزه این عمل تقریباً 10 درصد از کل پیوندها در سراسر جهان را تشکیل می دهد. ایران که کمتر از 80 مایل از هرات فاصله دارد ، تنها کشوری است که فروش کلیه در آن غیرقانونی است ، به شرط آنکه کشورها ایرانی باشند.

آصف افرات ، استاد مرکز بین رشته ای هرتزلیا در دانشگاه اسرائیل ، با بیان اینکه افغانستان در مقایسه با کشورهایی که بیشترین قاچاق اعضای بدن دارند ، یک بازیگر جدید است ، گفت: “همیشه بین دستورالعمل های بین المللی و آنچه دولتها در عمل انجام می دهند فاصله وجود دارد.” – بارور: چین ، پاکستان و فیلیپین. وی گفت: “اجماع بین المللی فعلی در کنار این ممنوعیت است ، اما دولت ها انگیزه هایی دارند که آن را دنبال نکنند.”

اخلاقیات اخلاقی که تجارت را در جاهای دیگر زیرزمین نگه می دارند در هرات به سختی مشهود است. دکتر ایاز و مقامات بهداشتی به منطق سخت فقر اشاره می کنند. “مردم در افغانستان پسران و دختران خود را به پول می فروشند. چگونه می توانید این را با فروش کلیه مقایسه کنید؟ او پرسید: “ما باید این کار را انجام دهیم زیرا کسی در حال مرگ است.”

دکتر ایاز وقتی کارت ویزیت کارگزار کلیه به او نشان داده شد نگران به نظر می رسید که می گوید: “در افغانستان کارت های بازرگانی برای کشتن مردم پیدا می کنید.”

در طبقه چهارم بیمارستان ، سه نفر از چهار بیمار بهبود یافته گفتند که کلیه های خود را خریداری کرده اند.

گلاب الدین ، ​​یک بیمار کلیوی 36 ساله در کابل ، گفت: “اکنون احساس خوبی دارم.” “اصلاً درد ندارد.” وی گفت که حدود 3500 دلار برای کلیه خود ، که توسط یک “غریبه کامل” خریداری شده است ، با 80 دلار کارمزد از کارگزار پرداخت کرده است. او معامله خوبی دارد: هزینه کلیه ها تا 4500 دلار است.

گلاب الدین گفت: “اگر توافقی وجود داشته باشد ، اسلام مشكلی با آن ندارد.”

داکتر عبدالحکیم تمانا ، رئیس صحت عامه در ولایت هرات ، ظهور بازار کلیه سیاه در افغانستان را تأیید کرد ، اما گفت که دولت نمی تواند کارهای زیادی انجام دهد.

وی گفت: “متأسفانه ، این در کشورهای فقیر معمول است.” “هیچ قانونی و قانونی درباره این روند وجود ندارد.”

طبق گزارش بانک جهانی ، میزان فقر در افغانستان در سال 2020 به بیش از 70 درصد خواهد رسید و کشور تا حد زیادی به کمک های خارجی وابسته است. درآمد داخلی فقط نیمی از بودجه دولت را تأمین می کند. بدون هیچ شبکه ایمنی عمومی قابل توجهی ، مراقبت های بهداشتی صرفاً فرصتی دیگر برای بهره برداری از آسیب پذیرترین کشورها است.

میر گل آتای 28 ساله در اعماق یک غار در خیابان های شنی محلهای فقیرنشین هرات ، از هر ثانیه تصمیم خود برای فروش کلیه خود پشیمان است. یک کارگر ساختمانی که روزانه قبل از جراحی خود در نوامبر سال گذشته 5 دلار درآمد داشت ، اکنون قادر به برداشتن بیش از 10 پوند نیست و بس.

وی گفت: “من درد می کشم و ضعیف هستم.” “من بیمار بودم و نمی توانم ادرار خود را کنترل کنم.” چهار کودک جلوی او روی زمین بتونی در اتاق روشن و بدون نور جمع شده بودند. وی گفت که در مجموع از 13 عضو خانواده حمایت کرده و حدود 4000 دلار بدهی جمع کرده است.

“سخت بود ، اما چاره ای نداشتم. وی گفت: “هیچ کس نمی خواهد بخشی از بدن خود را به شخص دیگری بدهد.” “این برای من بسیار شرم آور بود.”

آقای آتایی 3800 دلار برای کلیه های خود دریافت کرد. این فقط سه ماه پیش بود. او هنوز بدهکار است و نمی تواند اجاره خانه یا قبض برق خود را پرداخت کند.

وی گفت که احساس “غم ، ناامیدی ، عصبانیت و تنهایی” می کند. یک شب او چنان درد زیادی داشت که سرش را به دیوار کوبید و جمجمه اش را شکست.

دیگران در اطراف هرات دلایل مشابهی را برای فروش کلیه ذکر می کنند: بدهی های معوقه ، والدین بیمار ، ازدواجی که در غیر این صورت غیرممکن است.

جمیلا جمشیدی 25 ساله که روی زمین روبروی برادر 18 ساله اش امید در یک آپارتمان خنک در حوالی انتهای شهر نشسته بود ، گفت: “پدرم اگر ما نمی فروختیم می مرد.” هر دو کلیه های خود را فروخته بودند – او پنج سال پیش و او یک سال پیش – هر دو ضعیف و درد داشتند.

در اردوگاهی با دیوارهای گلی در نزدیکی هرات ، گردبادی از آفتاب ، باد و گرد و غبار مملو از پناهجویان نظامی از یک استان همسایه ، محمد زمان ، یک رئیس قبیله در یک عمامه سفید ، از جذابیت بسیار زیاد جراحی کلیه لاکمان حکیم صحبت کرد. بیش از 20 نفر از روستای وی که اکنون از خانه هایشان بیرون رانده شده اند ، کلیه های خود را فروخته بودند.

“مردم من گرسنه هستند. ما هیچ زمینی نداریم. ما نمی توانیم مغازه دار باشیم. وی گفت: ما هیچ پولی نداریم. “من نمی توانم جلوی او را بگیرم.”

در یک رستوران محلی ، پنج برادر گفتند که با حملات مداوم طالبان مجبور به ترک زمین خود در استان بادگیس شده اند. در هرات همه کلیه های خود را فروخته بودند. کوچکترین 18 ساله و پیرترین 32 ساله بود.

عبدالسمیر ، یکی از برادران ، گفت: “ما چاره ای نداشتیم.” “ما مجبور به فروش شدیم. در غیر این صورت میخ نمی فروختیم. “

اسد تیموری و کیانا هاییری در تهیه گزارش همکاری داشتند.

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *