[ad_1]
جعبه های بزرگی از تاریخ به طور مرتب در آستانه جولیا برنان در واشنگتن می رسد. این زایمان ممکن است شامل کت بزرگی باشد که آبراهام لینکلن در شب قتل خود پوشیده بود ، یا یک لباس مجلسی “ماشین آلات جنسی” بود که با کریستال اصلاح شده بود و زمانی متعلق به جیمز براون بود.
یک خانم محافظ نساجی ، خانم برنان ، 62 ساله ، یک منبع قابل اعتماد برای موزه ها و مجموعه دارانی است که وی را ترغیب می کنند تا خسارات ناشی از زمان ، عناصر و استفاده نامناسب را کاهش دهد. در دستان دقیق او ، کلاه فرسوده خاخام مانند سوفله بلند می شود. حالت ها و عادات عاطفی چند صد ساله – لکه های زیر بغل لباس عروسی ، سوختگی از روی سیگارهای روی کیمونوی متعلق به بیب روت – به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
در طی پنج سال گذشته ، خانم برنان همچنین یاد گرفته است که نوع دیگری از پارچه را حفظ کند – لباسهایی که در اثر جنایات دسته جمعی به جا مانده است. وی هزاران لباس را از زندان بدنام خمر سرخ در کامبوج و همچنین لباسهای خونین را از یک کانتینر حمل و نقل جمع آوری شده توسط قربانیان نسل کشی رواندا نجات داد.
خانم برنان طی یک تماس ویدیویی اخیراً گفت: “منسوجات اغلب فراموش می شوند” ، اما حتی یک تی شرت ساده می تواند ویژگی انسانی را به یک خشونت غیرقابل تصور بدهد.
وی گفت: “این همان زنی است که این کامیسول را پوشیده است.” “این مردی است که دستانش را از پشت بسته و در کت بوم قهوه ای مورد علاقه خود لباس پوشیده است.”
لباس ها نه تنها یادآوری زنده ای هستند ، بلکه اثبات دادگاه نیز هستند. وی گفت: “ما نمی دانیم دولت ها ، محافظه کاران ، سهامداران و مورخان در آینده می خواهند چه کار کنند ،” آنها چه اطلاعاتی را از این مجموعه ها به دست می آورند.
چند نمونه قبلی و هیچ پروتکل استانداردی برای این کار وجود نداشت که بخشی از آن توسط وزارت خارجه آمریکا تأمین شد. وی گفت كه این لباس ها در ساختمانهایی نگهداری می شدند كه به طور كامل به مناطق گرمسیری آنها بسته نبوده است ، “جوندگان ، پرندگان ، میكروارگانیسم ها ، باران ، نور خورشید كه به معنای واقعی آنها را از بین می برد.”
در زندان سابق کامبوج ، اکنون موزه نسل کشی عامیانه Tuol در پنوم پن ، مدیر ، چای ویسوت ، در سال 2014 ، 35 سال پس از فرار خمرهای سرخ از شهر ، در انباری غیر فعال لباس پوشید. مخلوطی از لباس های نظامی و لباس های غیرنظامی در کیسه های زباله بسته بندی شده و به دلیل رطوبت و حشرات به شدت آسیب دیده است.
آقای چایی به یاد می آورد: “من برای کارمندانم توضیح دادم ، این گنجینه بزرگ مجموعه موزه است – این زباله نیست.” اندکی بعد ، تحت تأثیر کار خانم برنان برای موزه ای در تایلند ، وی را به کمک فراخواند.
خانم برنان در لباسهایی که هزاران رواندا در هنگام کشته شدن در سال 1994 ، در کلیسایی که در آن پناه آورده بودند ، پوشیدند چالش جدی تری پیدا کرد. بازماندگان قربانیان لباسهای خود را روی نیمکتها یادداشت کردند و در سال 1997 کلیسای پر از گلوله تبدیل به یادبود نسل کشی در نما.
دو دهه بعد ، پیراهن ها ، شلوارها و دامن های باقیمانده سخت و غیر قابل تشخیص بودند که در خاک قرمز و مدفوع خفاش پخته شده بودند. خانم برنان گفت: “به نظر می رسید ساختمانی روی آنها افتاده است.”
حفظ این مجموعه ها به دلایل بسیار دشوار بود – مقیاس و شرایط نامناسب آنها ، مسئولیت حفظ این تاریخ به عنوان یک فرد خارجی – اما عمدتا به این دلیل که بحث شستن لباس خارج از بحث بود.
خانم برنان توضیح داد: “اگر مجبور بودیم همه چیز را تمیز كنیم ، بسیاری از اطلاعات شاهد را از بین می بریم.” ممکن است DNA در لکه ها وجود داشته باشد و خاک موجود در بنای یادبود نعمت شامل قطعات استخوانی باشد.
وی برای مشاوره با باستان شناسان ، پزشکان پزشکی قانونی و دیگران مصاحبه کرد و روش هایی را بر روی کاستهای حسن نیت که در رودخانه کدورت پوتوماک خیس کرده و زیر لاستیک ماشینش صاف شده بود ، آزمایش کرد. او به دنبال ابزارهای جدید در مکان های غیر منتظره بود یا خودش این کار را انجام داد.
خشک کن صنعت کشاورزی وسیله ارزان رطوبت را فراهم می کند. او قبل از اینکه یکی را سفارشی کند تا آجرهای پارچه ای متحجر شده رواندا را با دقت پاره کند تا زمانی که به لباس های جداگانه شکسته شود ، وسایلی مانند بو دادن فلفل قرمز و قفس ها را با گلوله های بینگو آزمایش کرد.
پروژه Nyamata – مشارکت بین کمیسیون ملی نسل کشی در رواندا و PennPraxis ، یک موسسه تحقیقاتی در دانشگاه پنسیلوانیا – رنگ و شکل لباس را بازیابی کرده است. اکنون ، مارتین موهوزا ، متخصص حفاظت از طبیعت در کمیسیون ملی گفت ، “شما می توانید دقیقاً تصور کنید چه کسی از منسوجات استفاده کرده است.”
در طی بازدید یک ماهه از پنوم پن ، خانم برنان یک عملیات جامع را هدایت کرد و کارکنان آموزش و نگهداری تهویه مطبوع را در موزه Tuol Slang سازماندهی کرد. برای چندین دهه ، که از رژیم خمر سرخ برکنار شده بود ، همکارانش در کامبوج احساس اضطرار می کردند.
هو چندا ، رئیس آزمایشگاه حفاظت موزه ، گفت كه بدون شواهدی كه او و همكارانش در حال پس انداز بودند ، كامبوج خطراتی را برای نسل های آینده به وجود می آورد كه باور نمی كنند این جنایات.
همراه با عکسهای سیاه و سفید از موزه برخی از 20،000 زندانی سیاسی که در آنجا نگهداری می شدند و وسایل شكنجه ای كه برای گرفتن “اعترافات” استفاده می شد ، هم اکنون کیسه های مهمات ، پیراهن های كتانی دستبند و دامن های لوله ای است.
خانم برنان که پدرش در وزارت امور خارجه کار می کرد ، در اندونزی متولد شد و همچنین در کودکی در نپال و بنگلادش زندگی می کرد. صنایع دستی نساجی زمینه ساز زندگی مشا او است. وی گلدوزی را از نگهبانان تایلندی خود و همچنین باتیک و نخل بافی را در دبیرستان آموخت.
وی گفت: “من از روزی که به دنیا آمدم ، روی پرستار بچه پرستار اندونزیایی ام باتیک پیچیده و پوشیده شده ام.”
خانم برنان پس از تحصیل در رشته تاریخ هنر در کالج بارنارد ، نزد یک محافظه کار پارچه در فیلادلفیا تحصیل کرد و یک دهه بعد عمل شخصی خود را در واشنگتن تاسیس کرد. وی گفت: “کار قابل تأمل و منظم است.”
او قبل از تعمیر لباس شخصیت های تاریخی ، زندگی نامه آنها را می خواند ، حتی اگر وظیفه او فقط به یک زیپ خورده یا یقه کمرنگ محدود شود. با توجه به مراجعه کنندگان خصوصی که می خواهند میراث خانوادگی خود را حفظ کنند ، او نقش “درمانگر نساجی” را به عهده می گیرد و به خاطراتی که توسط نمونه های سوزن و لباسهای عروسی برانگیخته شده گوش می دهد.
هیچ یادبودی برای نسل کشی وجود نداشت اولین برخورد او با بقایای یک فاجعه – او مصنوعات مربوط به هر جنگ بزرگ آمریکا را درمان می کرد – اما بی درنگ خشونت این کارها را دشوار می کرد.
در رواندا ، او مرتباً لباسهایی را اداره می کند که به صورت گرافیکی قتل را نشان می دهد. لباسی که با سوراخ های تصادفی سوراخ شده است ، یک نارنجک ترکش را پیشنهاد می کند. یک تی شرت با برش تمیز استفاده از قمه را نشان می داد.
وی گفت: “ذهن من به طور خودکار آن را با شخصی که آن را پوشیده پر کرد.” وی با استناد به همكاران خود در رواندا كه بسیاری از آنها از این نسل كشی جان سالم به در بردند ، اعتراف كرد: “من باید تسلیم شوم.”
همچنین با مثال میاکو ایشیوچی ، عکاس ژاپنی که تصاویر مهیجی از لباس های زنده مانده از انفجار هسته ای هیروشیما ثبت می کند ، راهنمایی می شود. خانم برنان گفت: “پس از فیلمبرداری از یکی از این منسوجات ، او گفت:” خداحافظ “و” من مطمئن می شوم که خاطره شما زنده باشد “.
خانم ایشیوچی به خانم برنان الهام بخشید تا در مورد این ایده که محافظه کار باید “منفصل و فنی” بماند ، تجدید نظر کند. او به خود اجازه داد از زندگی تعجب کند ، و جزئیاتی مانند نام های دوخته شده روی کلاه های نظامی و جیب های کوچک دوخته شده به کمربندها و بخیه ها را به او گوشزد کرد.
او هنوز به فکر لباس بچه گانه کرم رنگ است که در میان لباس های خمر سرخ دیده می شود. خانم برنان با یادآوری اینکه یک دختر جوان “در حیاط خانه اش در کنار بلوار بازی می کند” را به تصویر کشید ، نشان می دهد که یقه پیتر پان و شبح شعله ورش “باید در سال 1968 بسیار مد بوده باشد.” 69. “
تعداد ناشناخته ای از کودکان ، از جمله برخی نوزادان ، در Tuol Slang زندانی شدند ، که تنها تعدادی از آنها زنده مانده بودند. حفظ لباس برای خانم برنان حرکتی کوچک و ضروری بود و سابقه “مرد و سن” را بازگرداند.
وی گفت: “این بسیار مشخص است” ، کسی حتی می تواند آن را تشخیص دهد.
[ad_2]